امی بودن پیامبردرباره مفهوم امی که از ماده «ام» به معنی مادر یا امت به معنی جمعیت گرفته شده است، در میان مفسران گفتوگوست، جمعی آن را به معنی درس نخوانده میدانند؛ یعنی به همان حالتی که از مادر متولد شده، باقی مانده و مکتب استادی را ندیده است، و بعضی آن را به معنی کسی که از میان «امتي و توده مردم برخاسته، نه از میان اشراف، مترفین و جباران، و بعضی به مناسبت اینکه مکه را «ام القری» میگویند، این کلمه را مرادف مکی دانستهاند؛ ولی معروفتر از همه تفسیر اول است که با موارد استعمال این کلمه نیز سازگارتر میباشد، فهرست مندرجات۲ - مراد از حرف ی در واژه امی ۳ - مبدأ اشتقاق واژه امی ۳.۱ - منسوب به ام ۳.۲ - منسوب به امت ۳.۳ - منسوب به امالقری ۳.۳.۱ - توضیح ۴ - مراد از واژه امی ۴.۱ - دیدگاه ابن خلدون ۵ - پیامبر اکرم معلم انسانها ۶ - فلسفه درسناخواندگی پیامبر ۶.۱ - نکته درباره واژه بشری ۷ - سخن امام رضا درباره رأس الجالوت ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - واژه امی در قرآنواژة «امی» یکی از القاب پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است که در دو آیه از قرآن کریم آمده است: ـ «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ ...»؛ ـ «فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ ...». ۲ - مراد از حرف ی در واژه امیحرف «ی» در کلمه «امی» به معنای نسبت است؛ مانند حرف «ی» در کلمه «عربی»، «فارسی»، «ایرانی»، و نظایر آن؛ اما در اینکه «امی» منسوب به چه چیز است و به عبارت دیگر، مبدأ اشتقاق کلمه «امی» چیست؟ دانشمندان اسلامی، دیدگاههایی ارائه دادهاند: ۳ - مبدأ اشتقاق واژه امیدر این باره سه دیدگاه را یادآور میشویم: ۳.۱ - منسوب به ام«امی» منسوب به «ام» به معنای مادر است؛ یعنی کسی که از نظر خواندن و نوشتن به همان حالت مادرزادی خود باقی است. ۳.۲ - منسوب به امت«امی» منسوب به «امت» است، یعنی کسی که به روش اکثریت مردم عادت دارد؛ زیرا اکثریت مردم خواندن و نوشتن را نمیدانستند؛ چنانکه کلمه «عامی» منسوب به «عامه» و به معنی کسی است که به روش و عادت عامه مردم عمل میکند. ۳.۳ - منسوب به امالقری«امی» منسوب به «امالقری» یعنی مکه است؛ زیرا قرآن مجید مکه را «ام القری» نامیده است: «وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا». ۳.۳.۱ - توضیحدیدگاه اول با توجه به قواعد ادبی صحیحتر، و مورد قبول اکثریت علمای اسلامی است. بنابراین مقصود از امی بودن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) این است که آن حضرت، نزد کسی درس نخوانده و خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته بود. ۴ - مراد از واژه امیاگرچه واژة امی به معنای فرد درس نخوانده است، ولی درس نخواندن با بیسواد بودن ملازمه ندارد؛ زیرا هرچند، روش متعارف و معمول برای کسب دانش، درس خواندن است، ولی علم و دانش پیامبران الهی از طریق معمول به دست نیامده است. آنان کسب دانش کردهاند، ولی «معلم» آنان «خداوند» بوده است و در مکتب وحی عالیترین معارف را آموختهاند. به قول حافظ: نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ××× به غمزه، مسئله آموز صد مدرس شد معارف بلند و احکام و قوانین جامع و کامل که در قرآن کریم، و نیز فرمودهها و سیرة آن حضرت (صلياللهعليهوآلهوسلم) متجلی است، بهترین گواه بر مقام والای علمی و دانش وسیع آن حضرت میباشد. بنابراین واژه «امی» نه به معنای بیسواد است، و نه نخواندن؛ و ننوشتن برای پیامبر اکرم (صلياللهعليهوآلهوسلم) نقص میباشد. ۴.۱ - دیدگاه ابن خلدونابن خلدون در این باره سخن سنجیدهای دارد، میگوید: «پیغمبر امی بوده است؛ لیکن امی بودن برای او کمال بود؛ زیرا علم خویش را از عالم بالا فرا گرفته بود؛ به خلاف ما که امی بودن برای ما نقص است؛ زیرا مساوی با جاهل بودن ماست». ۵ - پیامبر اکرم معلم انسانهاآری، رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به حکم قضاوت قطعی تاریخ و به شهادت قرآن ضمیرش از تعلیم و فراگیری دانش از بشر، پاک بوده است. او انسانی است که مکتبی، جز مکتب تعلیم الهی ندیده و جز از حق، دانش نیاموخته است، با این حال او معلم بشر و پدیدآورنده دارالعلمها و دانشگاههاست. ۶ - فلسفه درسناخواندگی پیامبرفلسفه درسناخواندگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در سوره عنکبوت، آیه ۴۸ بیان شده است، و آن اینکه: «وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ»؛ اگر پیامبر (صلياللهعليهوآلهوسلم) میتوانست بخواند و بنویسد، این تهمت که آیاتی «که بر مردم میخواند وحی الهی نیست و او آنها را از پیش خود میگوید و یا از کسی آموخته است»، میتوانست در اذهان مردم ایجاد شک و تردید نماید. چنانکه قرآن کریم در جای دیگر، چنین اتهامی را از سوی مخالفان نقل کرده و فرموده است: «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ»؛ «ما میدانیم که آنان میگویند، پیامبر را بشری تعلیم میدهد». ۶.۱ - نکته درباره واژه بشریروایات در مورد اینکه به پندار مشرکان معلم پیامبر چه کسی بوده، مختلف است، و حاصل آنها این است که وی غلامی رومی نزد بنیالحضرمی و ساکن مکه بوده، و اطلاعاتی از کتابهای دینی یهود و نصارا داشته است. ۷ - سخن امام رضا درباره رأس الجالوتدرسناخواندگی پیامبر و اینکه او نه میخواند و نه مینوشت، این تهمت را خنثا میکرد؛ چنانکه امام رضا (علیهالسلام) در مناظره با علمای ادیان مختلف خطاب به رأس الجالوت (عالم یهودی) فرمود: «از جمله دلایل صدق پیامبر ما آن است که او شخصی یتیم، تهیدست و چوپان بود، و هیچ کتابی نخوانده و نزد هیچ استادی نرفته بود. با این حال کتابی آورد که حکایت پیامبران و خبر گذشتگان و آیندگان در آن آمده است». ۸ - پانویس۹ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «امی بودن پیامبر اسلام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۱۱. ردههای این صفحه : مقالات اندیشه قم
|